دردهاي تنهايي

آرزوهایم هوایی میشوند …! به باد میروند …!..

نظر هايت هم ......

كمرنگ شدند...

.
اينبار من هم مثل sepandar كتاب زندگي ام

يك قصه دارد.....




|شنبه 30 دی 1391| 16:46|دختري از تبارآينه ها|