دردهاي تنهايي

آرزوهایم هوایی میشوند …! به باد میروند …!..

امروز سرکلاس تاریخ.....

چه اتفاق جالبی افتاد.........

معلممان....

مرا به نامی صدا زد که دلم ریخت.... 

میبینی قصه ی عشقمان

فاتحه ی تاریخ را هم خوانده است....



|شنبه 5 اسفند 1391| 17:16|دختري از تبارآينه ها|