دردهاي تنهايي

آرزوهایم هوایی میشوند …! به باد میروند …!..

تو را بــه نیت یک شـعر تازه خلق نمود



همان خدا که مرا بی اجازه خلق نمود



بـــرای خاطر تـــو  فـــرم پیش را  خط زد



مدرن تر شد و یک سبک تازه خلق نمود



برای خلقت من ایده ای جدید نداشت...



سیاه و سرد بــه این رهگذر کشید مرا



کشید گوشه ی یک صفحه ی جدید مرا



سیاه و سرد...سلام مرا جواب نداد



کشید مثــل زمستــان "م.امید" مرا



برای سنجش رنج عذاب های خودش



نگــاه کـــرد بــــه پایین و برگـــزید مرا



تورا ستاره ی آینده های روشن کرد



ولی گذاشت دراین ماضـی بعید مرا



گذشته حلقه زد و دور سینه ام گره خورد



گذشته مـــار سیاهـــی شد و گـــزید مرا



تمام وقتش را صرف خلقت تو نمود



ولـــی چقدر سراسیمه آفرید مرا !



|پنج شنبه 29 فروردين 1392| 17:58|دختري از تبارآينه ها|