دردهاي تنهايي

آرزوهایم هوایی میشوند …! به باد میروند …!..

ْآنقدر سخت رفتي....

 

ودلم را شكستي....كه همه صدايش را شنيند...

 

حتي دشمنانمان....

 

حالامدام  طئنه ميزنند...."ارزشش را داشت؟؟؟"

 

 



|دو شنبه 24 تير 1392| 13:49|دختري از تبارآينه ها|